سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شریفترین دانش، آن است که در اعضا و جوارح تو پدیدار شود . [امام علی علیه السلام]
 
چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

تیک
تیک که بعضی ها به آن انقباض عادتی هم می گویند عبارت است از حرکات
ناگهانی وسریع غیرارادی و تکراری که شبیه انقباض وتکان یک عضله است. تیک ممکن است
در یک یا چند دسته از عضلات یا در یک عضو ظاهر شود.این حرکات ظا هرا به منظور خاصی
صورت نمی گیرد ولی بی علت و بدون انگیزه هم نیست و در کودکان شاد، راضی، ایمن و
متعادل از نظر روانی و عاطفی و هیجانی کمتر دیده می شود. بین شدت تیک و شدت
واکنشهای عاطفی و هیجانی همواره رابطه نزدیک وجود دارد و غالبا بر اثر استرس بدتر
می شوند. تیک می تواند هر گروه از عضلات را در گیر کند.
تیک ها به سه دسته
عمده تقسیم می شوند:
1-تیک گذرای دوران کودکی
2- تیک های مزمن
3-
سندرم ژیل دلاتوره
1 _تیک گذرای دوران کودکی
شایعترین اختلال حرکتی در
دوران کودکی است در پسرها شایعتر است و اغلب سابقه فامیلی در این گونه بیماران مثبت
است . این تیک ها شامل : چشمک زدن یا حرکات صورت ؛ صداهای گاه و بی گاه ناشی از پاک
کردن گلو ( تک سرفه )
این اختلال برای هفته ها تا کمتر از یک سال باقی می ماند
و احتیاج به دارو درمانی ندارد. این تیک ها معمولا در هنگام خواب از بین می روند و
در طی فعالیتهای روزانه کاهش می یابند و در واقع نوعی تخلیه روانی است. این نوع
تیک ها معمولا در سروگردن ظاهر می شوند.میزان هوش در ایجاد تیک هیچ دخالتی ندارد .
به کرات دیده شده است که تیک همراه سایر علائم و مشکلات روانی مخصوصا بیقراری و
خستگی زودرس، عضبانییت، ترس، اختلال خواب و اشتها، جویدن ناخن و حتی اگزمای کودکان
بوده است.


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

خستگی مفرط در کودکان احتمالا ریشه ژنتیک دارد
طبق یک مطالعه، خستگی مفرط در
کودکان تنها یک نشانه افسردگی نیست و به نظر می‌رسد که خود یک بیماری موروثی باشد.
دکتر "تام ای. فاولر" از دانشگاه "کاردیف" در "والس" و نویسنده ارشد این مطالعه
به سرویس بهداشتی رویترز در نیویورک گفت خستگی مفرط نامشخص را نمی‌توان صرفا شکل
دیگری از افسردگی تصور کرد.
با توجه به اینکه افسردگی اغلب با خستگی همراه است
و برعکس، فاولر و گروه وی برای بررسی تاثیرات محیط و وراثت بر روی هر دو این
بیماری، مطالعه‌ای بر روی دوقلوها انجام دادند.
مطالعه دوقلوها به محققان اجازه
می‌دهد تا تفاوت میان تاثیرات محیط زیست و ژن‌ها را تشخیص دهند.


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

رفتار با کودکان لجوج
بسیار پیش می‌آید که والدین دو اشتباه متوالی انجام
می‌دهند و کودک خویش را به سمتی هدایت می‌کنند که با لجاجت و گریه و سر و صدا به
هدفش برسد.
?- کودک را از چیزی که ضرر جدی یا مشکل خاصی ندارد محروم می‌کنند (یا
به دلیل تنبلی خودشان، یا به این دلیل که به اشتباه فکر می‌کنند آن مسئله مشکل
ایجاد می‌کند.)
?- پس از اینکه کودک اندکی سر و صدا کرد آن را به او
می‌دهند.
وقتی اولین بارها این اتفاق می‌افتد کودک می‌آموزد که لجاجت کردن با
چاشنی سر و صدا و گریه، راه مناسبی برای رسیدن به خواسته‌هاست. تا اینکه بعد از
مدتی دیگر راهی بهتر از این نخواهد شناخت.
* برای این که کودک شما دچار این
رفتار نشود باید به چند نکته توجه داشته باشید:


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

تیک (TIC) به حرکات و یا اصوات ناگهانی، تکراری، متناوب، قالبی و کلیشه ای، بدون
ریتم (غیر موزون) و غیر ارادی اطلاق میشود. تیک ممکن است برای ناظر غیر قابل رویت
باشد مانند سفت کردن عضلات شکم و یا تکان دادن انگشتان پا.
تقسیم بندی تیک:
1- تیک های حرکتی ساده(SIMPLE MOTOR TICS): حرکات بی معنی، ناگهانی و کوتاه
میباشند. مانند: چشمک زدن، بالا انداختن شانه، بالا بردن بینی، حرکت دادن دستها و
پاها.
2-تیک های آوایی ساده(SIMPLE PHONIC TICS): اصوات غیر ارادی ای که از
بینی، گلو و دهان خارج میگردند. مانند: سرفه کردن، صاف کردن گلو، بالا کشیدن بینی،
خرخر کردن، آروغ زدن، تقلید اصوات حیوانات.
3- تیک های حرکتی پیچیده(COMPLEX
MOTOR TICS): حرکاتی که بیشتر هدفمند بوده و چندین عضله بطور هماهنگ در ایجاد آنها
دخالت دارند. مانند: کشیدن لباس، لمس کردن دیگران، لمس کردن اشیاء، شکلک درآوردن،
نیشگون گرفتن، بوسیدن خود و یا دیگران، آب دهان انداختن، خاراندن، شانه زدن موها،
ضربه با نوک انگشت، پریدن و لی لی رفتن، زبان درازی، لمس کردن بینی، بوییدن اشیاء و
افراد، حرکات پرتابی، پژواک کرداری (ECHOPRAXIA) (تکرار و تقلید غیر ارادی حرکات
دیگران)، کوپروپراکسیا (COPROPRAXIA) (انجام حرکات و ژستهای قبیح، زننده، و ناپسند
نزد جامعه)
4- تیک های آوایی پیچیده(COMPLEX PHONIC TICS): آواهای هدفمند تر و
طولانی تر. مانند: پژواک گویی (ECHOLALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات دیگران)،
مکررگویی(PALILALIA) (تکرار غیر ارادی کلمات و جملات خود)،
مکررخوانی(LEXILALIA)(تکرار غیر ارادی کلماتی که خوانده میشوند)، کوپرولالیا و یا
بد دهنی (COPROLALIA)(بیان واژه ها و الفاظ رکیک، قبیح و ممنوعه)،صحبت کردن با خود،
تغییر دادن مکرر لحن گفتار، سوت زدن، خندیدن و فریاد کشیدن های ناگهانی.
انواع
تیک بر حسب مدت پایداری:


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

رختخواب خیس، کابوس شبانه کودکان
باز هم بی‌نتیجه بود. با دو دست شقیقه‌هایش
را فشار داد. سرش گیج می‌رفت. این‌بار دیگر می‌خواست به معلم مدرسة پسرش بگوید که
او را سر کلاس و جلو دانش‌آموزان دیگر برای این عادت زشتش سرزنش کند. همة راهها را
امتحان کرده بود. انواع تنبیه‌ها و تشویق‌ها را برای ترک این عادت ناپسندش در نظر
گرفته بود. اما هیچ‌کدام مؤثر نبود. شب‌ها همه‌چیز خوب بود. پسرک قول می‌داد و با
وعده‌های مادر به‌خواب خوش فرو می‌رفت. اما صبح روز بعد، مادر می‌ماند و یک رختخواب
خیس. پسرک انکار می‌کرد: من این‌کار را نکرده‌ام! مادر درمانده شده بود. شاید در
تربیت کودکش سستی و سهل‌انگاری کرده بود. به چشمانش نگاه کرد، معصوم بودند و ترسان.
دستش پایین افتاد و در برابر کودک بی‌گناه شرمگین شد ...
رختخواب
خیس
شب‌ادراری به ‌معنای ناتوانی در کنترل ادرار در طول ساعات شب است. اغلب
پزشکان این اصطلاح را برای کودکان زیر پنج سال به‌کار می‌برند؛ با این‌ حال، 5
میلیون کودک در ایالات متحدة امریکا زندگی می‌کنند که بعد از شش سالگی هم رختخواب
خود را خیس می‌کنند. پس بپذیرید که کودک شما تنها نیست. برای شناخت پدیدة شب‌ادراری
باید بدانیم که کلیه‌ها چگونه کار می‌کنند. کار کلیه‌ها ساختن ادرار است. ادرار از
طریق حالب‌ها به مثانه فرستاده می‌شود. مثانه شبیه بالون است و ادرار را در خود نگه
می‌دارد. یک دریچة عضلانی نیز مانع خروج ادرار از مثانه می‌شود. با پر شدن مثانه،
یک پیام عصبی به مغز می‌رسد و مغز دستور باز شدن دریچة عضلانی را صادر می‌کند. اگر
کودک در زمان خواب این پیام را دریافت نکند، مثانة او خودبه‌خود خالی
می‌شود.
علل ایجادکنندة شب‌ادراری ناشناخته‌اند. اما عوامل متعددی با این عارضه
ارتباط دارند: می‌کنند تا مشکل به‌طور کامل برطرف شود.


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

Emotional Intelligence
Our IQ may help us understand and navigate the
world on one level, but we also need EQ, emotional smarts,to understand
ourselves, deal with challenges, and build strong
relationships.

Emotions are powerful. They can override thoughts and
profoundly influence behavior. Developing the skills of emotional intelligence
(EQ) allows us to harness the power of our emotions: self-esteem,
self-awareness, compassion, empathy, and adaptability—qualities that predict
success in life.

What is emotional intelligence?

Emotional
intelligence is essentially the ability to recognize, manage, and use your
emotions in positive and constructive ways. It’s also about recognizing the
emotional states of others and engaging them in ways that feel good to all and
create mutual safety, trust, and confidence.


Emotional intelligence (EQ) vs. Intellectual intelligence
(IQ)

Research shows that intellectual intelligence (IQ) has less to do
with success in life than emotional intelligence (EQ). We all know people who
are academically brilliant and yet are socially inept and unsuccessful. What
they are missing is emotional intelligence. Emotional intelligence is what helps
you communicate clearly, lead others, and build powerful relationships at work
and in your personal life. Emotional intelligence also helps you motivate
yourself, solve problems, and achieve your goals.


Emotional intelligence consists of four fundamental capabilities:
•Self-awareness – the ability to be conscious of your emotions and recognize
their impact while using gut feelings to guide your decisions.
•Self-management – the ability to control your emotions and behavior and
adapt to changing circumstances.
•Social awareness – the ability to sense,
understand, and react to the emotions of others and feel comfortable socially.
•Relationship management – the ability to inspire, influence, and connect to
others while managing conflict.


Emotional intelligence is the key to success and resilience

In
studying people with strokes, brain tumors, and other types of brain damage,
scientists have made some fascinating discoveries about intelligence. When the
parts of our brains that enable us to feel emotions are damaged, our intellects
remain intact. We can still talk, analyze, perform excellently on IQ tests, and
even predict how we should act in social situations. But under these tragic
circumstances, we are unable to make decisions in the real world—to interact
successfully and appropriately with other people, to plan for the immediate or
long-term future, to creatively solve problems, and ultimately, to
succeed.

The difference between success and failure in life is less a
product of what happens to you than how you react to unexpected, unpleasant, and
threatening experiences. Those who can go with the flow survive and
prosper.


Emotional intelligence isn’t a safety net that protects you from life’s
tragedies, frustrations, or disappointments. Emotionally-intelligent individuals
go through bad times and experience sadness, anger, and fear—just like everyone
else. But they respond differently than less healthy people to these
experiences. Emotional intelligence gives you the ability to cope and bounce
back from stress, adversity, trauma, and loss. In other words, emotional
intelligence makes you resilient.

Resilience gives you the ability
to:
•Stay focused in a frightening or challenging situation
•Experience
moments of joy in the face of sadness and loss
•Ask for and get support when
needed
•Quickly rebound from frustration and disappointment
•Remain
hopeful during challenging and difficult times


Emotional intelligence is the hidden factor in relationships and
communication

For decades, we have viewed relationship obstacles through
a flawed lens—one that fails to capture the real sources of connection and
disconnection between people. When we look at communication from a
moment-to-moment perspective, as new brain imaging technologies now enable us to
do, we can see that what really keeps people connected lies beneath the
surface.


Our emotions connect us to others


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

دلواپسی های دوران نامزدی ( قسمت اول)
هوا خوب بود و آنها تازه مراسم عقد
کنان را از سر گذرانده بودند و چند روز تعطیلی. یکی از دوستهایشان، دعوتشان کرده
بود با هم به یک سفر 2 روزه بروند. هوا خوب بود؛ اما او فکر می کرد زندگی زیاد قشنگ
نیست. هر چه به پدر همسرش اصرار کرده بود، اجازه نداده بود به این سفر بروند. گفته
بود خوبیت ندارد دختر عقد کرده با همسرش برود مسافرت. دو روزی با هم دعوا کرده
بودند و همه چیز را انداخته بودند گردن هم. دو روز تعطیلی را هم مانده بودند خانه
یا رفته بودند توی شهر، دوری زده بودند و برگشته بودند خانه. هوا خوب بود و زندگی
قشنگ، اما او اصلاً نمی توانست بفهمد چرا پدر همسرش اجازه نداده او با زنش برود
مسافرت!


ازدواج، اتفاقی است که برای شکل گیری آن به صورت درست و پایین آوردن ضریب ناکامی
در آن، عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند. توجه به این عوامل شاید بسیار مهمتر
از تشویق افراد به امر ازدواج است. یکی از مهمترین عواملی که در شرایط پس از ازدواج
اثر می گذارد، دوران آشنایی پیش از ازدواج است. در خانواده های ایرانی، این تجربه،
به شکل دوران نامزدی اتفاق می افتد. پس از برگزاری مراسم اولیه و تصمیم نهایی طرفین
برای ازدواج، تا زمانی که شرایط واقعی و مادی طرفین برای ازدواج فراهم شود و
خانواده ها نیز آمادگی لازم را برای برگزاری مراسم ازدواج و سایر مقدمات زندگی
فرزندانشان پیدا کنند؛ معمولاً مدت زمانی صرف می شود.


این زمان، بسته به شرایط و عوامل مختلف، کوتاه یا بلند است و از چند ماه تا چند
سال به طول می انجامد. مدت زمان بیشتر از یک سال، عموماً برای خانواده ها و خود
همسران ناخوشایند است و می تواند زمینه ساز بروز ناهنجاری های بعدی باشد.


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

اقیانوس زندگی دختران
پدری می‌گوید: «چگونه با دختر هفده‌ساله‌ام رفتار
کنم؟»
مادری می‌پرسد: «چگونه با دختر پانزده ساله‌ام حرف بزنم؟»، «چگونه
می‌توانم به دخترم کمک کنم که به‌درستی با احساس‌ها و عواطفش روبه‌رو گردد؟» و
...
محبت، بال پرواز در کودکان
کودک از زمانی که به دنیا می‌آید، دارای
غریزه‌ها و تمایل‌هایی می‌باشد که برخی از آنها، بالقوه ‌هستند و مانند آتش
زیرخاکستر به وقت خود، فعلیت پیدا می‌کنند . مانند ثروت‌اندوزی، امورجنسی و
...
برخی دیگر از تمایل‌های کودک، بالفعل هستند یعنی پس از تولد، رشد ونمو
می‌کنند مانند خوردن، گریه کردن، خوابیدن و ...
کودک در رحم مادر، به‌طور کامل،
متوجه کردار، گفتار و هیجان های بیرون، از طریق شریان‌های حیاتی مادر می‌باشد. پس
از تولد نیز به‌طور کامل، در معرض کردار و رفتار اطرافیان قرار می‌گیرد و از سن دو
سالگی به بعد، آماده‌ی بهره‌برداری می‌شود . بنابراین، دست نوازش پدر و مادر
به‌ویژه پدر برای او، دارای اهمیت است.
توصیه می‌شود مادران و پدران، کودکان را
بر سینه بفشارند تا ضربان قلب آنان با ضربان قلب کودک، درهم آمیخته شود و گرمی و
حرارت محبت را لمس کنند.
آیا روش‌های تربیتی دختران با پسران تفاوت دارد؟
پدر
و مادر باید بدانند از آن جایی که تمایل پسران با دختران فرق می‌کند، در برخی مسائل
هم تفاوت دارند . نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر
می‌آموزند و دختران از پدر یاد می‌گیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر
خردسالی را نشناسد و آن‌طور که خودش می‌خواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر
و دختر، فاصله می‌اندازد.
دختران نیاز دارند کسی به صحبت‌های‌شان گوش دهد نه
اینکه بدون شنیدن احساس‌های‌شان، از ابتدا راه‌حل ارائه شود. درباره‌ی پسران نیز
مادران با مشکل مواجه می‌شوند زیرا پسران حتی اگر کوچک باشند،اعتماد به نفس را در
این می‌بینند که خودشان از عهده‌ی مشکل‌های‌شان برآیند و نیاز به کمک بیش از حد یا
ناز و نوازش ندارند.
درک رفتار
برخی از ما به‌طورکلی انتظار داریم که دختران
در کارها همراهی‌مان کنند و پسران، یاغی و تنبل باشند، دختران را همیشه تشویق
می‌کنیم که به مادران‌شان کمک کنند اما از پسران، انتظار کمک نداریم .


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

رواندرمانی مبتنی بر « تاب آوری»[1]
ساز و کار«انگیزش»[2] در جانوران بر دوش
سامانه آدرنرژیک قرار گرفته است.


سیستم آدرنرژیک یا سمپاتیک بدن جانوران، در هنگام رویارویی جانور با عامل مزاحم
یا مخاطره آمیز بیرونی فعال می شود و جانور را برمی انگیزد تا یکی از دو
گزینه«ستیز» یا«گریز»[3] را برگزیند. در این هنگام، جانور یا درگیر حذف عامل مزاحم
می شود یا خود را از عامل مزاحم دور می کند و در هر دو صورت به آرامشی فوری دست می
یابد. این آرامش فوری بازخورد مثبت[4] به سیستم عصبی مرکزی می دهد و در نتیجه ، از
طریق«شرطی سازی عامل»[5]جانور تقویت می شود که در هر مواجهه با عامل ناخوشایند
بیرونی از دوگانه«ستیز- گریز» استفاده کند.


بسته به این که نخستین پاسخ های آرامش بخش جانور«گریز» باشد یا«ستیز»، جانور
براساس سازوکار«نقش پذیری»[6]استراتژی مقابله ای[7]خود را برمی گزیند. چنین الگوی
رفتاری به طور شایعی در انسان ها نیز مشاهده می شود. در واقع انسان با این الگوی
رفتاری همچنان یک موجود حیوانی[8]باقی می ماند با این تفاوت که الگوی«ستیز- گریز»
او پیچیده تر و نهانی تر[9] می گردد.


در واقع ، این الگو گرچه از دیدگاه «حفظ بقا»[10] کارآمد و مقرون به صرفه است و
موجب حفظ انسان به عنوان یک«گونه»[11] می شود، از دیدگاه«رشد شخصی» الگویی ناکارآمد
است و انسان با این رویکرد، حداکثر یک حیوان باهوش[12] خواهد بود نه یک حیوان
معنوی[13].


از نظر نگارنده، روان درمانی های معطوف به تغییر هیجان(یا به تعبیر عامیانه تر
از حال بد به حال خوب) همگی روش هایی هوشمندانه برای مواجهه(ستیز) یا اجتناب(گریز)
را در مقابل محرک های مزاحم ارائه می دهند و در نهایت منجر به هوشمندتر عمل کردن
این موجود حیوانی خواهند شد.


در روان درمانی معطوف به«تاب آوری» ، هدف تسهیل و توسعه مهارت های«ستیز- گریز»
نیست بلکه هدف بیرون آوردن انسان از این«دوگانه حیوانی»[14] است. در این رویکرد به
جای تلاش برای بیرون آوردن انسان از«رنج»[15] چه با مهارت های عملی(همچون تن
آرامی)[16] و چه با مهارتهای ذهنی(همچون بازسازی شناختی[17] یا تغییر چارچوب[18])،
انسان تشویق می شود تا در رنج خود بماند، بدون اینکه اقدامی صورت دهد. این رویکرد
که شاید برای اولین بار در«تائو ته چینگ»[19]نوشته «لائوتزو»[20] حکیم چینی با
عنوان«عمل با بی عملی»[21] معرفی شد، به جای تلاش برای رفع رنج، موفق به تربیت
انسانی فراحیوانی[22] می گردد.


برخی روش های مبتنی بر « تاب آوری »


ادامه مطلب...


چهارشنبه 90 اردیبهشت 14 , ساعت 10:1 صبح

روانشناسی هیجان
یکی از مشکلات اصلی که پژوهشگران هیجان با آن روبرو هستند
فهمیدن علت یا علتهای هیجان است. در این بررسی علیتی دیدگاه‌های متعددی مطرح شده
است که دیدگاه‌های زیستی ، روان تکاملی ، شناختی رشدی ، روان کاوی ، اجتماعی ،
جامعه شناختی ، فرهنگی و انسان شناختی از جمله آنها هستند.
نگاه
اجمالی
هیجانها چند بعدی هستند. هیجانها به صورت پدیده‌های ذهنی ، زیستی ،
هدفمند و اجتماعی وجود دارند. هیجانها از این نظر احساسهای ذهنی هستند که باعث
می‌شوند به صورت خاصی مثل عصبانی یا شاد احساس کنیم. هیجانها واکنش‌های زیستی هم
هستند. آنها پاسخهای بسیج کننده انرژی‌اند که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی
که روبرو می‌شویم آماده می‌سازند. برای مثال خشم نوعی میل انگیزشی در ما ایجاد
می‌کند تا کاری انجام دهیم که معمولا آن را انجام نمی‌دهیم، مثلا با یک دشمن بجنگیم
یا به یک بی‌عدالتی اعتراض کنیم. هیجانها پدیدهای اجتماعی نیز هستند. وقتی هیجانی
می‌شویم علائم قابل تشخیص چهره‌ای ، ژستی و کلامی می‌فرستیم که کیفیت هیجان پذیری
ما را به دیگران منتقل می‌کند. (مثل حرکت ابروهایمان و تن صدایمان)
این اصطلاح
از ریشه لاتین Emovere به معنی حرکت ، تحریک ، حالت تنش یا تهییج مشتق شده
است.
ابعاد هیجان


ادامه مطلب...


<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ